پشت شیشه برف می بارد

من سردم است و انگار هیچوقت گرم نخواهم شد

پشت شیشه برف می بارد

من سردم است و انگار هیچوقت گرم نخواهم شد

54

از تیر ماه که سعید با دعوا امید را به کمپ برد تا الان، او در کمپ به سر می برد. چند بار آمد سر زد و رفت. اوایل وقتی می آمد دو روز می ماند. بعد مسوول کمپ گفت آمدنهایش فقط در حد چند ساعت! گاهی در همین چند ساعت هم لغزش داشت! این اواخر این طور شده بود که دو هفته یک بار می آمد و ماهی یک بار لغزش داشت! اما هر بار هم بعد از لغزش، داوطلبانه به کمپ برمی گشت!
 
ادامه مطلب ...